«ب»

  • بش یاشیندا قویون اللی یاشیندا قاضی‌نی آلار.
    • «گوسفند پنج ساله قاضی پنجاه ساله را می‌خرد (رشوه گرفتن کسر شأن است)»
  • بارلی آغاجا داش وورارلار.
    • «به درختی که میوه دارد سنگ پرتاب می کنند (انسان بزرگ را خیلی‌ها اذیت می‌کنند)».
  • باشدا آغئل اولماسا بدن عذابدا اولار.
    • «اگر در سر عقل نباشد تن عذاب می‌کشد».
  • باشئنا داش دا سالاندا، اوجا یئردن سال.
    • «حتی اگر می‌خواهی بر سرت سنگ بیندازی (خاک بر سرت بریزی) هم از جای بلند بینداز (همت بلند دار که مردان روزگار / با همت بلند به جایی رسیده‌اند)».
  • بالالی قارغا بال یئمه‌ز.
    • «کلاغی که فرزند دارد خودش عسل نمی‌خورد (فداکاری برای فرزند)».
  • بال شیرین،بالا بالدان دا شیرین.
    • «عسل شیرین است، فرزند از عسل هم شیرین‌تر».
  • بئش بارماغ بئشیده بیر اولماز.
    • «پنج انگشت برابر نیستند».
  • بودونیا بیر گوزگودور، هر گلن باخار گئدر.
    • «این دنیا مانند آئینه است، هرکسی می‌آید و نظری بر آن می‌اندازد».
  • بورجلو بوشلونون ساغلئغئن ایستر.
    • «طلبکار سلامتی بدهکار را می خواهد».
  • بوردا منم باغداددا کور خلیفه.
    • «در اینجا من همه‌کاره هستم در بغداد خلیفۀ کور».
  • بورنوندان توتسان جانی چئخار.
    • «اگر دماغش را بگیری جانش در می‌آید».
  • بوغدا بوغدادان بیته‌ر.
    • «گندم از گندم می‌روید (هر کس چیزی را درو می‌کند که کاشته)».
  • بوقارا او قارایا بنزه‌مز.
    • «این سیاه مانند آن سیاه نیست (این تو بمیری از آن تو بمیری‌ها نیست)».
  • بولاغ سو توکمه‌یی ایله بولاغ اولماز، گه‌ره‌ک اوزو جوشا.
    • چشمه با آب ریختن چشمه نمی‌شود خودش باید بجوشد.
  • بولانماسا دورولماز.
    • «کدر نشده صاف نمی‌شود (مشکلات و سختی‌ها باعث اصلاح هستند)».
  • بیر اینه اوزونه وور، بیر جووالدوز اوزگه‌یه.
    • «اول یک سوزن به خودت بزن بعد یک جوالدوز به دیگران (نکوهش مردم آزاری)».
  • بیر بیر مین اولار،داما داما گؤل اولار.
    • «یکی یکی هزار می‌شود، چکه چکه دریاچه (استخر) (قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود)».
  • بیر تیکه‌نی بیلمه‌ین، اون تیکه‌نی ده بیلمز.
    • «کسی که یک خوبی را (که در حقش شده) نفهمد ده خوبی دیگر را هم نخواهد فهمید».
  • بیر کنده گیردین هامی کور سنده کور.
    • «اگر وارد دهی شدی و دیدی همه کور هستند تو هم کور باش (خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو)».
  • بیرلیک هاردا، دیریلیک اوردا.
    • «هر جا همدلی باشد زندگی آنجاست (همدلی موجب نشاط و سرزندگی است)».