کتابسوزی در چین باستان
در سال 246 قبل از میلاد، پادشاه نه سالۀ چین، یعنی «چِنگ» بر تخت نشست. او با حمایت مشاوران برجستهاش، خود را فرمانده ارتش نامید و دولتهای پراکنده را یکی پس از دیگری مغلوب کرد. وی در سال 221 قبل از میلاد (بیش از دو هزار و دویست سال قبل)، حکومتی مرکزی تأسیس کرد و سرانجام، «همۀ موجودات زیر آسمان» را تحت فرمان خویش درآورد!
چنگ عنوان جدیدی اختیار کرد و خود را «نخستین خاقان چین» نامید. او لقب «چین شی هوانگ دی» را بر خود نهاد که معنی آن این است: «ربالنوعی که روشنی آسمان از اوست.»
در تاریخ آمده است که چین شی هوانگ دی دستور داد که تعداد بسیار زیادی از کتب تاریخی و همینطور آثار کنفسیوس (فیلسوف چینی) را در آتش بسوزانند. او میترسید که این کتابها، قدرت و امپراتوری وی را به خطر اندازند. تاریخ چین باید به درخواست او و از زمان تاجگذاریاش به بعد نوشته میشد! همچنین او دستور داد چهارصد و شصت نفر از دانشمندانی را که در برابر کتابسوزی مقاومت کرده بودند، زنده به گور کنند.
[مشابه اقدام عمرو عاص در اسکندریه به فرمان خلیفۀ دوم، دستور طاهر ذوالیمینین عامل عباسیان برای یافتن و سوزاندن کتب غیر دینی، اقدام اردشیر ساسانی در نابودی آثار اشکانیان و مشابه اقدامی که دولت پهلوی پس از شکست دادن فرقۀ دموکرات آذربایجان انجام داد و کتابهای ترکی را سوزاند.]